۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

سبكم... سبك...
با وجود آنچه كه هست و دلخواه نيست...
با وجود مورچه اي كه از درد ، كشيده ميشود
و مني كه نميتواند نجاتش دهد يا حتي خلاصش كند!
با وجود اصوات نا آرام...
با وجود دردي كه چند روزيست درونم را ميكاود...
با وجود...
سبكم امشب... سبك...
و فقط همين!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر