۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه

باز كله م داغ كرده!!!
باز دلم ميخواد درشو باز كنم و توشو با آب سرد بشورم...
يا اينكه باز مثل اون دفعه برم زير آبشار اورتوكند واستم... ولي ايندفعه بيشتر... اونقدر كه آب قشنگ از لاي موهام رد شه و به مغزم برسه!!
دلم واسه همه جور حركت هم تنگ شده باز... اين چند وقت رو انگار همش خواب بودم... كند ِ كند ِ كند...
كاش...
كاش دختر خوبي شم و برم بدوم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر