۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

گاهی خوب است بروی بیرون ، بروی پارک ، بنشینی با دوستانت ، حرف بزنی از سیاست ، از ما ، از چه میشود ها ، از چه ممکن است بشودها ، از چه کنیم ها ، از چه میکنند ها و ... .
سرت هم که درد بکند ، خوب است بروی از دیده های دوستانت بشنوی...
بروی که حس کنی تنها نیستی...
که کمی نفس بکشی...
گاهی خوب است بروی پارک ، گوش که میدهی ، کودک ِ در پی ِ توپ را نگاه کنی و لبخند بزنی و بعد ببینی توپش می آید روی پاهای تو ، بی آنکه خودش تو را دیده باشد...
گاهی خوب است بروی بیرون ، بشنوی و بگویی ، بعد پیاده بیایی لای درختهای پارک و مردم پارک که انگار نمیبینیشان...
بیایی و با خودت انگلیش حرف بزنی!
گاهی خوب است راه بروی... که بروی... که حس کنی ، حرکت را !
میگویم خدا (هرجورش اگر هست) حفظ کند دوستان ِ خوب را (که کاش باشند و هستند ، تا ابد) !

۹ نظر:

  1. آنكه عموما ميگويد۲۲ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۰۳

    بسيار هم نظر و موافقم!
    اگه يه دو كلام حرف زدنها هم نباشه آدم ديوونه ميشه!
    البته با دوستان خوب!
    بعضيها هستند كه وقتايي كه ميبينمشون انگار انرژي منفي به آدم ميدن!:)

    پاسخحذف
  2. سلام. آدم این پست شما رو باور کنه یا پست قبلی رو؟

    پاسخحذف
  3. :)
    هر دوشو!
    این روزا خیلی حالم خوب نیست درکل...
    ولی امیده هنوز 100% نمرده... میدونین...
    یعنی آدم دلش نمیخواد امیده بمیره...
    آدم دلش نمیخواد خودش مرده ی متحرک باشه...
    هی سعی میکنه پیش بره...
    مثلا دیروز واقعا واسه من خوب بود بودن با بچه ها و حرف زدن در مورد اون چیزا. در جمع بودن (جمعهای خوب) انرژی میده!
    میخوایم یه چیزایی بخونیم...
    امیدوارم کم نیارم...
    ببینم چه طور پیش میره ، اگه بشه بیشتر درباره ش مینویسم!
    وای... کاش من بتونم تصمیم بگیرم که چیکار کنم کلا!
    کاش آدم بتونه تنبل نباشه...
    اینا مشکلات عمده ی شخصیم هستن که در کنار شرایط مزخرف اجتماعی ، دارم باهاشون کلنجار میرم!
    اگه گاهی غرغر میکنم ببخشین دیگه! غرغر نکنم منفجر میشم!
    مرسی سر میزنین و مینویسین.
    واسه آدم خوبه!

    پاسخحذف
  4. واقعا خدا (هرجورش اگر هست) حفظ کند دوستان خوب را. که نباشند ، بودن سخت و سخت و سخت تر میشود!

    پاسخحذف
  5. شاید بهترین نعمت این باشد که انسان از وضع موجودش همواره راضی باشد. البته بدست آوردن این رضایت چندان سخت نیست. کافیست دامنه بینایی و شنوایی و تفکرت را کاهش بدی تا ببینی که وضعی که داری کاملا راضی کننده است! برای همین است که می گویند هر که بیشتر بداند رنج بیشتری هم می برد.

    پاسخحذف
  6. در تاييد نظر شيخ مهدي خادم عارضم كه:
    فلك به دست مردم نادان دهد زمام مراد/تو اهل فضلي و دانش،همين گناهت بس!

    پاسخحذف
  7. همان گوينده بالايي۲۴ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۵۷

    بار ديگر در تاييد فرمايشات شيخ مهدي خادم:
    چه قدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدنها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است. علی شریعتی

    پاسخحذف
  8. ممنون از شیخ مهدی خادم و گوینده که خواست نامش فاش نشود! ;)
    همینطوره که میگین...
    وقتی سعی میکنیم ببینیم و چشمامونو باز کنیم ، بیشتر دردمون میگیره.
    ولی خودمونیم که اینو انتخاب کردیم...
    ...

    پاسخحذف