۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

گفتم مشخص بود عصبانی هستی یا هم که آشفته.....

اصلا چرا باید عصبانی که هستم قورتش بدهم؟!
اصلا آره راستش را بخواهی ، کنار همه ی شلوغ بودن ها و دویدن ها ، یک چیزهایی یادم نمیرود!
و آره! فکرم که میرود به کنار هم گذاشتن تکه تکه های پازلی که هر روز بیشتر میشود و انگار تمامی هم ندارد ، میروم روی درجه قرمز!
و آره! از انواع روشهای پیشنهادی برای آرام کردن معده ی منفجر شده خسته ام!
دیگر قورتش نمیدهم!
آره! بقیه اش به کنار! عصبانیم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر