۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه

کمی که هم مسیر میشویم ، حرف میزنیم. آدم جالبیست. از آن تقص های خوب ، از آنهایی که محکم سر حرفهایشان و تصمیم هایشان می ایستند. از محیط مزخرف میگوییم ، و از آدمهای دوست نداشتنی دور و بر ، و اینکه آدم گاهی تنهایی را ترجیح میدهد. بعدترش میگوید اخیرا اصلا دلم نمیخواهد حرف بزنم. و میفهممش! الان ولی من دوست دارم گاهی با آدمهایی که دوست دارمشان هم کلام شوم ، یا گوش بدهمشان. گاهی هست احساس میکنم عمیقا لازم دارم این ارتباط را. هرچند که هنوز هم خیلی وقتها در پیله ی شخصیم خوشحال ترم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر