۱۳۸۷ شهریور ۱۶, شنبه

بعضي ها هستند در زندگي ِآدم...
نه...
در زندگي آدم بعضي ها هي مي آيند و مي روند...
همممم... خب اثرشان كه نميرود...
پس :
در زندگي بعضي ها هستند كه در كنارشان ذوق ميكني... ميخواهي دستشان را بگيري و تند بچرخي... مثل همان بازي هاي بچگي... يا گاهي محكم در آغوشت فشارشان دهي! يا گاهي در كنارشان بنشيني و لبخند بزني فقط ... يا حتي لبخند هم نزني... فقط باشي و در آن بودن حل شوي....
از اين بعضي ها گاهي حرف هايي ميشنوي كه ديگر حرفي براي گفتن نميماند... انگار از تويِ تويِ تو دارند حرف ميزنند... و تو ميماني در ابهام كه چه كسي بود اين چيزها را گفت !
و بعد احساس ميكني كه رفته اي توي توي توي (دل و ذهن) آنها نشسته اي... و بعد احساس ميكني چقدر به اين بعضي ها نزديكي...
و آن وقت احساس ميكني مغزت خنك شده...
اين بعضي ها ، در همه جا ، گاهي ديده ميشوند... و تو خوشحال ميشوي از بودنشان !

۴ نظر:

  1. سلام. این بعضی ها که گفتی ، از بهترین نعمت های خدایند. اگر نبودند ، زندگی تاریک تاریک می شد..
    شاد باشی دوست خوبم.

    پاسخحذف
  2. سلام نداي عزيز
    چقدر خوب گفتي...
    راستي اگه اين بعضيها نبودن خيلي سخت ميگذشت...

    پاسخحذف
  3. سلام گلابي جونم
    بالاخره مدل اينجا رو ياد گرفتي؟؟؟
    :)
    ----

    اوهوم... خيلي خوبه كه هستند...
    :)

    پاسخحذف
  4. ای ول .ولی خیلی باید بگردم تا پیداشون کنم

    پاسخحذف