۱۳۸۸ خرداد ۹, شنبه

بگذار باد تا آنجا كه ميتواند كوبنده باشد!
بگذار حشره ي كوچك وحشت زده ، ترس از خطر را به ذهن ديكته كند...
بگذار باشد... دردها باشد... نگاه ها باشد... رنج ها باشد...
بگذار باشد...
عمق باشد...
انديشه باشد...

۶ نظر:

  1. سلام، قشنگ نوشتی :)
    بگذار باشد
    تغییر باشد
    تنهایی باشد
    کار باشد
    و زندگی ادامه یابد
    و رشد کند
    همانگونه که رنجها وشادیهایمان رشد میکند
    آنقدر که برای خوشبختی به دنبال دلیل نگردیم
    این روزها مرا ثانیه ای فراغت کافی است
    تا وقتی کفشهایم را میشویم
    به این بیندیشم که چه اندازه نیرو و عشق دارم
    ولبریز شوم از حضور خود
    گر این مجال را به من دهی کافی است
    تا بی شائبه مهر ورزم
    و با اشتیاق تلاش کنم
    و...
    دلم برات تنگ شده جوجه...انتخاب رشته رو چیکار کردی؟ کجا رو اول زدی که فکر میکنی بیاری؟

    پاسخحذف
  2. :)
    ثانيه اي فراغت...
    منم اين روزا كلي شلوغ و در عين حال ميشه گفت يه جورايي علافم!
    در واقع مساله اينه كه انگار دارم تو تاريكي دست و پا ميزنم...
    تاريكي اي كه نميدونم توش كدوم ور برم!
    منم دلم تنگ شده واست...
    تابستون برنامه ت چيه؟ ميموني يا مياي؟
    انتخاب رشته هنوز كه نكردم
    با اين وضع از مشهد خارج نميشم!
    به اميد ديدار

    پاسخحذف
  3. خوب کاری میکنی،انشالله بهترینو انتخاب میکنی، من که احتمالا باید بمونم، هر چی بیشتر طولش بدم بدتره
    به امید دیدار

    پاسخحذف
  4. مرسي گلابي جونم....
    كلا يه كم تو اصلش هم گيج ميزنم!
    چه برسه به اين موارد بعديش
    اوهوم... ميفهمم... ايشالا خوب خوب روش كار كني و خوب پيش ببريش و خيالت يه كم راحت شه!
    ولي يه كم بيا ، بعد باز برگرد!
    اغفالت دارم ميكنم D;

    پاسخحذف
  5. here... but not able to write fine...1
    ‌how you doin? 1
    ...

    پاسخحذف