۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

یک چیزهایی هست خنده دار است!
یک تنش هایی...
یعنی میدانی...
آدم ترجیح میدهد به جای اینکه رسانای تنش باشد ، به خنده داریش بخندد!
دوست دارم یاد بگیرم به تلخ ها ، به سخت ها بخندم! نرم... و واقعی!
راستی باااز زیاااد یاادم افتااااد که پیر میشوم... و این جالب است!
ممنونم از همه ی دوستان و گلابیان و غیر گلابیان محترمی که یادی کردند از ما و از بودن گفتند!
بودن... رها بودن...

۲ نظر:

  1. سلام عزیزم.شطوری؟؟این افلین باریه که سر میزنم. نمیدونستم راستش!از نرگس شنیدم.و با نهایت شرمندگی جهت تاخیر، زادروزتو خیلی خیلی به خودم و همه دوستات تبریک میگم:*
    شعر ژید بود گمونم:"هر کودکی با این پیام به دنیا می آیدکه..."
    و هر نوزادی در همان بدو ورود به این دنیا درمیابد که اینجاجای گریستن است!!
    با این همه حالا که به بازی رسیدی برات تمنا میکنم:
    خنده ای نرم و عمیق،و همونطور که همیشه هست:شیرین و کودکانه!از اونایی که دل دوستاتو گرم میکنه.

    پاسخحذف
  2. سلام فائزه جون :)
    به طور اتفاقی الان دیدم کامنتتو!
    مـــــــــرســی
    :) :***

    پاسخحذف