۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

بالاخره...


چقدر دلم برای این ستاره ستاره های فسقلی قشنگ تنگ شده بود که بشینن رو دستم!


کاش اونقدر بشه که بشه تو سکوتش قدم زد!


یاد قدیمام بخیر...


توضیحات عکس:

محصول مشترک چند شخصیت بسیار محترم


مکان: حیاط پشتی!!


زمان: اونوقتا که آزمایشگاه اپتیک به خاطر برف تعطیل میشد ولی ما میرفتیم!

۲ نظر:

  1. سلاااااااااام
    چه قشنگ
    دیشب اینجام برف اومد...

    پاسخحذف
  2. سلام سلام صد تا سلام :)
    هوم... اینجام هنوزم داره الکی میاد...
    کاش بازم بیاد
    :)

    پاسخحذف